در مطلبی که مدتی پیش از حملات امپریالیسم به ایران با تیتر «آینده در ایران و خاورمیانه چگونه است؟» تقدیم کانال نگرآنارشیسم کردم جدای از هشداری که درباره نزدیک بودن حملات امپریالیسم به ایران دادم به مسئله جنگ داخلی در ایران نیز پرداختم.
جنگی که بین ایران و اسرائیل درگرفت یک چیز را برای امپریالیسم مشخص کرد (همچنین برای اپوزوسیون ایران) آنهم این بوده که جمهوری اسلامی را نمیتوان با حمله خارجی به تنهایی شکست داد یا وادار به عقب نشینی نمود، حاکمیت ایران تنها با استفاده از نیروی موشکی آسیب های جدی به اسرائیل و آمریکا وارد نمود مخصوصا در حمله به پایگاه العدید و منهدم کردن مغز اطلاعاتی فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا موسوم به «سنتکام» باعث عقبنشینی سریع آمریکا و اسرائیل از موضع تهاجمی شد.
اما کارزار امپریالیسم علیه جمهوری اسلامی ایران به اینجا خاتمه نخواهد یافت، امپریالیسم تصور میکرد با حملات نظامی گسترده علیه ایران زمینهای برای اعتراضات گسترده و سپس ظهور هستههای مسلح مختلف را فراهم میکند تا به این صورت در مدتی کوتاه از شروع حملات کشور را وارد روند جنگ داخلی بکند اما خوشبختانه چنین چیزی رخ نداد.
در مدت زمان پس از آتشبس تاکنون ایران در دو بحران کمبود برق و کمبود آب قرار گرفته که بخش مهمی از کمبود آب مربوط به تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین است و بخشی دیگر مربوط به فساد حاکمیت و عدم مدیریت علمی منابع.
بحران های آب و برق در کنار بحران اقتصادی و معیشتی خشم و نارضایتی مردم را در سراسر ایران به حد اعلا رسانده است و همین خشم و نارضایتی است که مسیر را به سوی جنگ داخلی باز میکند.

اما چطور رخ خواهد داد؟! اخیرا یکی از مزدوران اسلامیست عضو تحریرالشام در سوریه که گویا از اهل سنت ایران است در شبکه ایکس با نام «سرباز گمنام» فعالیت میکند (از همان سالهای ابتدایی جنگ داخلی سوریه عده زیادی از اهل سنت افراطی و تکفیری ایران به سوریه رفتند و به گروههای مختلف از جمله داعش و القاعده ملحق شدند و خود را سازماندهی کردهاند برای چنین زمانی) علنی طرح های امپریالیستی را که در راستای شروع جنگ داخلی است بیان کرده در یکی از مطالبش نقشه ایران را نشر داده و سه منطقه در شرق ایران را علامت گذاری کرده است که میشوند سه استان فعلی خراسان رضوی، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و اشاره کرده است که نیروهایی قصد دارند به این سه استان هجوم بیاورند و این مناطق را اشغال کنند، دقیقا مانند همان طرحی که در سوریه پیاده شد.

آیا نیروهای مسلح جمهوری اسلامی که توانستند با تکیه بر توان موشکی اسرائیل و آمریکا را وادار به عقب نشینی کنند توانایی خنثی کردن این طرح ها را دارند؟!
بنظر نمیآید که حاکمیت چنین توانی را با این میزان از نارضایتی مردم داشته باشد.
جنگ زمینی را با موشک و پهباد نمیتوان پیروز شد مخصوصا که بخش اعظم امنیت زمینی مرزها را سربازان وظیفه و کادرهای نظامی پایینرده و فاسد مرزبانی برعهده دارند با تجهیزات کهنه.
در درگیری ۶ ساعته خرداد ۱۴۰۲ میان طالبان و مرزبانی ایران نیز شاهد بودیم که سربازان وظیفه و کادرهای پاسگاههای مرزی ایران سریعا فرار را بر قرار ترجیح دادند و چند پاسگاه به راحتی توسط طالبان گرفته شد.
تعداد نیروها و تجهیزات ارتش و سپاه پاسداران هم به آن میزانی نیست که بتوانند در امتداد یک خط طولانی دفاعی موثر انجام بدهند(مرز مشترک ایران با افغانستان و پاکستان مجموعا ۱۸۸۰ کیلومتر است).
همچنین با هجوم مزدوران اسلامیست به مناطق شرقی ایران و پیشروی های سریع در ساعات اولیه (مخصوصا در بلوچستان) احتمال فعال شدن هستههای مسلح مختلف در دیگر نقاط ایران نیز وجود دارد و قطعا شاهد شروع دوباره حملات گسترده هوایی اسرائیل علیه مواضع و لجستیک نیروهای مسلح ایران هم خواهیم بود تا پیشروی نیروهای مهاجم که از قضا نه تنها انقلابی نیستند بلکه مزدوران امپریالیسم هستند تثبیت بشود.
در این مسیر بار دیگر تاکید میکنم که دلخوش به این نباشید که جمهوری اسلامی بتواند برای خلقهای ایران امنیت فراهم کند و همچنین دلخوش به مزدوران اسلامیست هم نباشید که با فرمان امپریالیسم به ایران هجوم خواهند آورد بلکه تنها راه نجات خلقهای ایران از این نقشههای شوم و بحرانهای گوناگون اتحاد، همبستگی انترناسیونالیستی و سازماندهی انقلابی سوسیالیستی و آنارشیستی است. خلقهای ایران باید از تجربه روژاوا درس بگیرند و خود را برای جنگهای انقلابی سرنوشت ساز آماده کنند.
با شروع طرح بعدی امپریالیسم، جمهوری اسلامی نهایتا بتواند مانند بشاراسد برای مدتی شهرهای استراتژیک و مهم ایران را حفظ بکند و مردمان دیگر مناطق را مخصوصا استان های مرزی را به حال خود رها میکند مردمان این مناطق اگر از حالا به فکر سازماندهی انقلابی خودشان نباشند قطعا زمانی به خودشان میآیند که دیگر دیر شده است.
یک آزادیخواه