اخیرا شاهد ۱۲ روز جنگ میان دو دولت ایران و اسرائیل بودیم، ۱۲ روزی که توجه تمام جهان را به خود جلب کرد و در نهایت پس از دخالت مستقیم آمریکا یک آتشبس سریع و عجله ای بین طرفین جنگ اعلام شد و تا کنون (۱۰ تیر ۱۴۰۴) اوضاع ظاهری آرام است.
بسیاری کسان این جنگ را تحلیل کرده اند، عده ای اعلام کردند اسرائیل پیروز گشته عده ای دیگر ایران را پیروز دانستند و بسیاری تحلیل های دیگر نظرات خاص خود را دارند.
بنده قصد پرداختن به وقایع طول جنگ را ندارم بلکه میخواهم به شرایط پیش از این جنگ در ایران بپردازم.
تقریبا هر شخص عاقلی از زمانی که اسرائیل در ۸ اکتبر ۲۰۲۳ حملات گسترده خود را به غزه شروع کرد متوجه این موضوع گشته بود که اینبار هدف نهایی حمله به جمهوری اسلامی ايران است و در این مسیر ابتدا دست های حاکمیت ایران در خاورمیانه را یکی پس از دیگری دشمن قطع میکند و قطعا جمهوری اسلامی هم خوب میدانست این را اما چرا اینچنین غافلگیر شد؟ غافلگیری آنچنان عظیم بود که در ۱۰ ساعت اول جنگ تقریبا تمام ژنرال های نظامی ارشد نیرو های مسلح و ارشد ترین افراد پروژه هسته ای ترور شدند.
دلیل این غافلگیری را تنها باید در اعمال خود جمهوری اسلامی جستجو کرد، نیروهای مسلح حکومتی که حتی توان دفاع از آسمان کشور را نداشتند و حتی تا پیش از اعلام خود آمریکایی ها متوجه ورود نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا نشده بودند همان نیرو هایی هستند که از تابستان ۱۴۰۳ تا زمستان همان سال در نقاط مختلف کشور در حال انجام رزمایش های گسترده بودند که البته بیشتر این رزمایش ها در مناطق کورد نشین شمالغرب و غرب ایران بود و ماه ها برای توده های ایران اینچنین گردن کلفتی کردند و خط و نشان میکشیدند و عملا احزاب کورد و خلق کورد را طی رزمایش های خود بارها به عملیات های نظامی گسترده تهدید کردند.
ژنرال هایی که در قیام های ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۱ مردم را تهدید میکردند و دستور شلیک مستقیم به سر و سینه مردم را داده بودند خود تصور نمیکردند یک شبه توسط جاسوسان و نفوذیان موساد با بمب ها متلاشی بشوند، راستی به یاد داریم هنوز که سال ۱۴۰۱ در بلوچستان گزمه های حکومتی خدانور لجهای را زیر آفتاب سوزان به میله پرچم ایران بستند و وقتی درخواست آب کرد یک لیوان آب رو به رویش گذاشتند به گونه ای که دستش نرسد و در حسرت آب با لبی تشنه جان بدهد. از قتل عام های دهه ۶۰ تا کشتار های ۱۴۰۱ را خوب به خاطر داریم هم ما و هم عوامل این حکومت همه به یاد داریم، به یاد داریم محسن شکاری را، هنوز به یاد داریم که چقدر برای نجات نوید افکاری از اعدام تلاش کردیم اما عاقبت متوجه شدیم نوید زیر شکنجه ها کشته شده است و دو سال بعد از آن پیکر پوسیده دوست صمیمی نوید هم در تپه ها پیدا شد. همه چیز به خاطرمان مانده است اینکه چطور عرزشی ها از خبر کشته شدن و اعدام جوانانی چون نوید و محسن و نیکا خوشحالی میکردند و حتی عده ای عرزشی با اکانت های ناشناس در فضای مجازی از لذت تجاوز جنسی به دختران بازداشت شده میگفتند و در توییتر فیلتر شده به زخم هایمان نمک میریختند، به یاد داریم وقتی را که نیرو های مسلح جمهوری اسلامی طی خیزش ۱۴۰۱ با نفربر و هلیکوپتر و تانک و دوشکا و گاز اعصاب به شهر های کوردستان یورش بردند و برای ارعاب خلق کورد در خیابانها مانند داعش (که کشتار بزرگی از خلق کورد در عراق و سوریه انجام داده بود) فریاد الله اکبر سر میدادند و عرزشی ها نیز از تهران فیلم گریه و زاری کودکان کورد را در اینترنت پخش میکردند و میخندیدند همه عرزشی هایی که امروز در رسانه هایشان زجه میزنند.
حکومتی که ۴۶ سال مشغول سرکوب و کشتار و شکنجه و اعدام مردم خودش بود آنقدر سرگرم این جنایتها شد که پاک فراموش کرد باید به فکر نفوذ گسترده عوامل موساد و سیا هم باشد، در کرج یک ساختمان ۳ طبقه محل تولید پهباد های fpv عوامل موساد بوده است اما همان زمان که آنجا پهباد ساخته میشد نیرو های مسلح جمهوری اسلامی مشغول برپایی رزمایش در کوردستان و بلوچستان بودند.
عرزشی هایی که تا دیروز نمک به زخم خانواده های دادخواه میپاشیدند امروز همچون خران در گل مانده نمیدانند چطور این ننگ و افتضاح را ماله بکشند و دست به دامن تصاویر ساخته شده با هوش مصنوعی میشوند که بگویند پدافند ما اف ۳۵ را ساقط کرده است، کارشناسان صدا و سیما تازه یادشان افتاده گدایی مردم را بکنند و در شبکه خبر جرات کرده و میگویند حتی «چپ مارکسیست» هم امروز در کنار ایران است گویی فراموش کردهاند در دهه ۶۰ حداقل ۲۰ هزار نفر از همین چپهای مارکسیست را خودشان قتلعام کردند و در گور های بینام و نشانی چون خاوران دسته جمعی دفنشان کردند. کافیست هرکس نگاهی به فیلم های مراسم تشیع جنازه ژنرال ها در روز شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴ بیندازد تا بفهمد جمهوری اسلامی چطور تیشه به ریشه خودش زده است که در مراسم تشیع جنازه چندین ژنرال ارشد کشته شده توسط اسرائیل آنهم در خاک ایران، حتی یک جمعیت ۱۰۰ هزار نفری از مردم هم دور میدان انقلاب جمع نشدند. جمهوری اسلامی آنقدر به مردمان ایران ظلم و ستم روا داشت که حالا جز یک اقلیت از عرزشی های بی مغز و پلشت برایش باقی نمانده و پشتوانه مردمی خودش را تمام و کمال از دست داده است، آنچنان وضعیت مشروعیتش خراب است که با شروع یک جنگ داخلی که البته نزدیک هم هست همه حیرت میکنند از سرعت عقب نشینیها و فرار نیرو های مسلح اش همانطور که همه از پیشرویهای سریع تحریر الشام در سوریه بشار اسد تعجب میکردند. حتی در سیاست خارجی منطقه ای نیز ملاک اصلی جمهوری اسلامی سرکوب داخلی بوده است و به همین خاطر روابط نزدیکی با دولت های باکو و آنکارا و اسلامآباد برقرار کرده تا سرکوب خلق های کورد و بلوچ را شدت ببخشد ولی همین راهبرد منجر گشته که فاشیسم ترک در تمام صفوف نظامی، سیاسی، امنیتی جمهوری اسلامی رخنه بکند.
همین چند ماه پیش بود که ریوار آبدانان از اعضای پژاک در مطلبی خطاب به جمهوری اسلامی گفته بود که «این حاکمیت از پان ترکیسم رودست خورده است» و در نوروز ۱۴۰۴ شاهد بودیم نماینده سابق ارومیه در مجلس آخوندی و از اعضای سابق سپاه پاسداران برای سرکوب جشن های نوروزی خلق کورد لشکر پانترک ها را پشت سر خود گسیل کرد و با قمه و چماق و عکس های آخوند جنایتکار ملاحسنی، رجزخوانی میکردند در خیابان های اورمیه و خلق کورد را تهدید به کشتار میکردند، همچنین دیدیم که سپاه پاسداران از ۲۸ تا ۳۱ اردیبهشت با ارتش جمهوری آذربایجان رزمایش مشترکی به نام «ارس ۲۰۲۵» را انجام داد ولی با همه اینها اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه از حریم هوایی جمهوری آذربایجان برای حمله به استان های مازندران و گیلان و تهران و کرج استفاده میکرد و جمهوری اسلامی حتی در همین مورد هم حماقت سردمداران خود را نمایان کرد و از ترس نفوذ گسترده پانترکها در صفوف نظامیاش حتی توان و عرضه این را ندارد که دولت باکو را برای این خیانت تنبیه کند. بماند که بخش اعظم نفت و گاز اسرائیل را جمهوری آذربایجان و ترکیه تامین میکنند.
حکومت آخوندی طی ۴۶ سال گذشته با حماقت های عظیم و جنایتکاری و ظلم علیه خلق های ایران و استراتژی های منطقه ای مبتنی بر مشی تقویت سرکوب داخلی با دستان خودش گورش را کنده است و حتی اگر همین حالا هم قصد تغییر داشته باشد دیگر دیر شده است، جنگ خارجی شاید تمام شده باشد ولی جنگ داخلی در راه است جنگی که جمهوری اسلامی ایران را به زباله دان تاریخ میریزد و نتیجه نهاییاش هم احتمالا تجزیه ایران است و باعث و بانی تمام اینها اعمال خود جمهوری اسلامی است، به قول مولانا «این جهان کوه است و فعل ما ندا / سوی ما آید نداها را صدا»
یک آزادیخواه
